چهارشنبه،‌ 13 شهریور 1398

شاهرخ مسکوب در مقدمه‌ی روزها در راه نوشته است: «نوشتن درمانِ بیهودگی است.»

و نه این جمله،‌ که همان اولین خطوطِ این پیش‌گفتار در من شوقِ‌ دوباره از سر گرفتنِ‌ یادداشت‌نویسی روزانه را زنده کرد. نه برای این‌که کسی بخواند،‌ که کسی نیست که دلش بخواهد بخواند و دلیلی‌ داشته باشد برای خواندن،‌ برای این‌که اول از همه بنویسم، برای نفسِ‌ نوشتن،‌ تا این عادت که «درمانِ‌ بیهودگی‌ست» و یک تسکین،‌ و یکی از عشق‌های قابل‌دست‌یابیِ من،‌ دوباره از سر گرفته شود. و نیز برای این‌که از غرق‌شدن در بیهودگی‌ها رها شوم (این‌که همان است که مسکوب نوشته)،‌ بیهودگی‌ای که می‌گویم،‌ منظورم مثلا از نوعِ غرق‌شدن در دنیای مجازی‌ست (بار قبل که یادداشت می‌نوشتم، جدی و با حوصله،‌ غرق‌شدن در دنیای مجازی‌ این‌قدر پررنگ نبود.) آخرین یادداشت‌هایم به خیلی پیش از شروعِ رسمیِ نوشتنِ شاید. مربوط بود.

خب، می‌نویسم. از حالا. توی این فایل، که پسورد دارد،‌ و بی‌نهایت فضای سفید برای نوشتنم.

از هر چیزی که دوست داشته باشم می‌نویسم.

هر چند که تجربه‌ی قبلی روزانه نوشتنم نشان داده که برگشتن به نوشته‌های قبلی اغلب طعمِ تلخ و پر از حسرتی دارد.

 

* دوباره یادداشت‌نویسی روزانه را شروع کردم. این‌که ادامه دهم،‌ یا تا کی ادامه بدهم،‌ مشخص نیست. گاهی،‌ چیزهای قابل انتشاری از این یادداشت‌ها را شاید،‌ این‌جا هم گذاشتم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آسمان مجازي لايه باز بلورین نقش تحلیل بازی های روز نیوجاب | آگهی اخبار استخدامی طراحی سایت-سئو سایت نصرینو شب های سرگشتگی Alberto Somphet سایت تفریحی و سرگرمی تاپ نازی ها